حکایت فرهنگ لُری و شبکه ی افلاک/بخش دوم:زبان و ادبیات لُری
دکتر کیانوش زهراکار
این مطلب در شمارهی 268 هفتهنامهی سیمره (هفدهم اسفندماه 1392) چاپ شده است.
همانطور که در حکایت اولِ "فرهنگ لُری و شبکهی افلاک" ذکر شد عصر، عصر رسانه است و در این وادی بیرسانهای، چشم و گوش همهی فرهنگدوستان لُر به شبکهی افلاک دوخته شده است. شبکهای که مثل همهی شبکههای محلی و استانی باید هدفش پرداختن به فرهنگ بومی، آداب و رسوم ملی و مذهبی ایرانیان لُرتبار، زبانها وگویشهای متنوع لُری، ادبیات لُری، موسیقی لُری، تاریخ قوم لُر، و مسائل و مشکلات اجتماعی و فرهنگی استان لُرستان باشد.
شبکهای که شعار اصلیاش ترویج فرهنگ بومی است ولی اگر با نگاهی انتقادی به عملکردهایش نظر بیفکنیم موارد قابل ذکر زیادی در خواهیم یافت. همانطور که در حکایت اول که به موسیقی لُری اختصاص داشت، بیان شد، وظیفهی رسانه فقط خبررسانی و سرگرمی نیست بلکه رسانهی خوب رسانهای است که آموزشمحور بوده و کارکردی مبتنی بر فرهنگسازی داشته باشد. فرهنگ، نظمبخش رفتار و تعیینکننده هنجارهایی است که تمام ابعاد زندگی و رفتارهای انسان را تحت تأثیر قرار میدهد. زبان و ادبیات، مهمترین مؤلفهی فرهنگی هر قوم و ملتی است لذا در همهی کشورها و اقوام، ما شاهد حساسیت زیاد برنامهریزان و دستاندرکاران فرهنگی نسبت به آن هستیم. زبان هر قومی شناسنامه و هویت آن قوم است و سرپا نگاهداشتن و استحکامبخشی به آن جهت حفظ هویت قومی، وظیفهی همه خصوصاً برنامهنویسان و مجریان دستگاهها و نهادهای فرهنگی است. حال سؤال این است که رسانهای مثل افلاک که شعار اصلیاش ترویج فرهنگ بومی است آیا میتواند بدون پرداختن عالمانه و عمیق به زبان و ادبیات بومی، به ترویج فرهنگ بومی بپردازد؟ و آیا عملکرد شبکهی افلاک در این حوزه مطلوب و قابل دفاع است؟
همانطور که در حکایت اول و مربوط به موسیقی، نیز در پاسخ به سؤال مشابه ذکر شد که عملکرد شبکهی افلاک قابل دفاع نیست در "مورد حکایت زبان و ادبیات لُری و شبکهی افلاک"همان پاسخ را میتوان بسیار قاطعانهتر بیان کرد.
در حوزهی پرداختن به زبان لُری ما شاهد شکاف عمیقتری بین عملکرد شبکهی افلاک و رسالتهای تعیین شده برای آن هستیم. در شرایطی که امکان تدریس و تحصیل زبانهای غیرفارسی در کشور فعلاً وجود ندارد، و نیز با توجه به اینکه در بیانیهی اخیر آقای یونسی مشاور ارشد رئیسجمهور در امور اقوام و اقلیتها در خصوص ضرورت پرداختن به زبان اقوام، هیچگونه اعتنایی به زبان لُری نشده است، پرداختن شبکهی افلاک به این هدف میتواند گامی هر چند کوچک در راستای جلوگیری از میرندگی زبان لُری و مانایی آن باشد. زبانی که به سرعت در حال تغییر است و بسیاری از واژهها و افعال اصیل آن که استخوانبندی این زبان را تشکیل میدهند، در حال نابودی و زدوده شدن از خاطرها هستند.
با توجه به تغییر و همگرایی شدید زبان لُری به سمت زبان معیار و نیز با توجه به اینکه شبکههای مختلف سراسری و نیز بینالمللی جمهوری اسلامی ایران، به تولید و پخش آثار با کیفیت به زبان فارسی میپردازند آیا تکیهی بسیار زیاد شبکهی افلاک (که باید مروج زبان و فرهنگ یکی از ریشهدارترین اقوام ایرانی باشد) بر تولید و پخش به زبان فارسی، منطقی و عاقلانه است؟
متأسفانه تولیدات و پخشهای شبکهی افلاک به جز چند برنامه (که ای کاش آنهم نبود)، همگی به زبان فارسی است. فاجعه وقتی است که همان اندک تولیدات این شبکه به زبان لُری به جای استحکامبخشی به این زبان، پایهها و ستونهای آن را بیش از پیش لرزان کرده و سرعت تغییر و همگرایی نامناسب آن را افزایش داده و بر سرعت میرندگی آن افزوده است. اثبات این ادعا نیاز به صرف وقت یا هزینهی زیاد ندارد، خوانندگان محترم اگر چند دقیقه پای اجراهای فارسلُری مجریان محترم شبکهی افلاک نشسته باشند، سریعاً این ادعا را تایید خواهند کرد. اجراهایی که اسمش لُری ولی باطنش کاملاً غیر لُری است. اجراهایی که در بهترین شرایط میتوان به آن، فارسی با رنگ و بوی لُری گفت نه اجراهای لُری.
در زمینهی ادبیات مربوط به زبان لُری نیز وضعیت به همین منوال است. حداکثر توجه شبکهی افلاک به این مقوله، استفاده از برخی اشعار شاعران در برنامههای مناسبتی است و جای برنامههای تحلیلی مربوط به ادبیات لُری، معرفی تحلیلی و بینشمدار قدمای شعر و ادب لُری و معرفی شعرا و نویسندگان جوان، بهشدت خالی است.
با توجه به اینکه هر انتقادی که با دید اصلاحی و تعدیلی و نه تخریبی ارائه میشود باید با ارائهی پیشنهادهایی جهت اصلاح و ترمیم امور خاتمه یابد، در انتها چند مورد به مسئولین و برنامهسازان شبکهی افلاک پیشنهاد میگردد:
-تشکیل کارگروهی از متخصصان، دستاندرکاران و تولیدگران شبکه، جهت تحلیل محتوا و تعیین واژهها و افعال پُرکاربرد در تولیدات مختلف خبری، فرهنگی و اجتماعی.
-تشکیل کارگروهی ویژه متشکل از ادبا و نویسندگان مسلط بر زبان و ادبیات اصیل لُری (نه فارسلُری رایج) نظیر استاد ایرج رحمانپور، استاد رمضان پرورده، عابد میرزاییان چگنی و ...جهت واژهگزینی جهت استفاده در تولیدات مختلف.
همانطور که واضح است کار این گروه، ادامهی کار کارگروه قبلی است که به تحلیل محتوا و تعیین واژههای پرکاربرد تولیدات پرداخته است و هدف آن هم تعیین معادلات اصیل لُری واژهها و افعال پُرکاربرد در برنامههای تولیدشده یا پخششده خواهد بود. لازم به ذکر است که اگر این دو مورد اول اجرایی نگردد یا مرتبط با هم اجرا نشوند، پرداختن به سایر توصیهها عبث و حتا آسیبزا میگردد.
-افزایش تولید و پخش برنامه به زبان اصیل لُری نه فارسلُری رایج، که این خود میتواند در برگیرندهی چند کار مهم باشد:
- علاوه بر تولید برنامههای زنده میتوان نظیر شبکهی استانی کردستان یا آذربایجان، به دوبلهکردن تولیدات فارسی(فیلمهای سینمایی و سریالها) به زبان اصیل لُری پرداخت.
-تولید برنامههای کودک و نوجوان به زبان لُری: نظیر سایر شبکههای استانی، میتوان هم به تولید برنامههای زندهی کودک و نوجوان به زبان لُری پرداخت و هم با دوبلهکردن انیمیشنها به زبان لُری در این راستا گام برداشت.
- خبررسانی به زبان لُری: برای این کار باید با استفاده از دستاوردهای کارگروههای ذکر شده پخش خبر به زبان لُری به صورتی جدی و اصیلنگر پیگیری و اجرا گردد.
-تولید و پخش برنامههای مستند و تحلیلی در مورد زندگینامه و آثار بزرگان زبان و ادبیات لُری. برای این کار علاوه بر بزرگان متعلق به استان لُرستان میتوان به آثار بزرگانی که متعلق به حوزهی فرهنگ لُری در سایر استانها هستند توجه ویژه داشت.
-تولید و پخش برنامههای تحلیلی با هدف معرفی ادبا، نویسندگان و شاعران معاصر حوزهی زبان و ادبیات بومی استان.